فرهنگ و ادب جامعه به منابع سوخت فسیلی میماند! به سختی و به كندی ساخته میشود و به آسانی و سرعت از دست میرود؛ به خصوص آنكه اگر متولیان آن،خود «آدمهای بیادبی» باشند. این روزها درحالیكه جامعه تلاش میكند در كنار فشارهای فراوان رسانههای جمعی و مجازی داخلی و خارجی، نسل خود را لااقل بافرهنگ و باادب به بار آورد، مشخص نیست تأثیرگذارترین رسانه جمعی كشور ما كه بر اساس وظایف محوله باید پاسدار فرهنگ دینی و ملی ما باشد، با كدام منطق و کدام شیوۀ وفادارانه به اصول، دست به ساخت برنامههایی میزند كه نه با شیوۀ گذشته و نه با مأموریتهای جدید این رسانه هماهنگ است. محور این مطالب مجموعه تلویزیونی «شبهای برره» است. مجموعهای كه عوامل آن،اگرچه سابقه خوبی در جلب تماشاگر به رسانه ملی داشته است اما در دورۀ جدید خود به یكباره ـ یا از سر ناچاری و یا از سرِ آگاهی ـ به تهماندههای ادب و فرهنگ ملی هجوم آورده است. این مجموعه مشحون شده است از بیعفتیهای كلامی، حركات زننده و رفتارهای بعضاً مستهجن و گاه حركات موهن مذهب (یادتان بیاید صحنه گرداندن جنازه مرحوم پدرِ سردارخان را به دور حوض وسط برره) و مشخص نیست در شرایطی كه شبكههای دیگر صدا و سیما در ماه مبارك رمضان مجموعههای قابل قبولی هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ طنز و سرگرمی تدارک دیده اند اصرار مسئولین صدا و سیما بر ادامه «شبهای برره» چیست؟ آیا همین مسئولین محترم، كودك و نوجوانی در منزل ندارند كه نتیجه رفتارهای بیادبانه اهالی برره را در زندگی خود ببینند؟ توجه به مجموعه شبهای برره از منظری دیگر نیز نشاندهندة سیاست احتمالی مدیران جدید صدا و سیماست. در سالهای گذشته گروه تولیدكننده شبهای برره، مجموعههایی را برای مردم میساخت كه توانست در شرایطی خاص، تأثیرات ویژهای نیز به جامعه داشته باشد. بخشی از موضوعات مورد توجه در مجموعههای پیشین مسائل مبتلابه جامعه، علیالخصوص مسائل اجتماعی و نیز سیاسی بود و گاهی نیز اهمال و كمكاری دولت و نهادهای اجرایی كشور به تیغ نقد سپرده میشد. با تعویض دولت و روی كار آمدن طیف همسو با سایر اركان نظام، این گونه برداشت میشود كه صدا و سیما دیگر رغبتی برای ورود به عرصه نقد برنامههای اجرایی و نیز تعرض به دولت ندارد؛ و تلاش مینماید تا برنامههای طنز خود را به زمینههای دیگر ـ حتی زندگی خصوصی مردم و حوزه فرهنگ و ادب عمومی و ملّی ـ متمایل نماید. این روند البته توسط كسانی مدیریت و سیاست میشود كه نشان دادهاند علیرغم تغییر و تحولات فراوان هنوز به اهمیت فرهنگ واقف نیستند و گاه ذهنیات خود را عین فرهنگ میدانند؛این گروه متأسفانه، برای دور ماندن دولت و نهادهای اجرایی از طنز و نقد، حاضر به تخریب فرهنگ ملی _ آن هم با استفاده از بیت المال و امکانات ملّی _شده است؛ بیآنكه هیچ كس و یا هیچ نهاد نظارتی به این هجمۀ فرهنگی برآمده از دل رسانه ملی كه خود باید با تهاجم فرهنگی مقابله نماید، اعتراض نماید؛ درحالیكه همین نهادها و افراد، هر روز در حال رصد حوزههای دیگر ـ مثلاً كتاب و نشریاتـ اند تا در صورت چاپ محدود حتی یك ورق، اعتراضهای رسمی و غیر رسمی خود را آغاز نمایند. * صدا و سیما در ماههای آغازین مدیریت خود هنوز كارنامه قابل قبولی ارائه نداده است و بدتر از آن نشان داده است تحت تدبیر برخی جریانات نفوذی به عرصه ترویج «لمپنیسم فرهنگی و اجتماعی» در غلطیده است. «شبهای برره» نشان داد كه اگر مسئولین صدا و سیما درصدد ترمیم سالهای حاكم بر رسانه برنیایند نه تنها نمیتوانند حافظ اصول انقلاب و فرهنگ مذهبی و ملی ما باشند بلكه خود به عاملی برای تسریع در تخریب این فرهنگ بدل خواهند شد چیزی كه ـ علیالظاهرـ مطلوب هیچ یك از ما نیست.